واژه نامه: بادی یا تن واری Body

Body

کافه اکسسوری – بادی یا تن واری Body یکی از اصطلاحات مبهم در تعریف طعمی قهوه است، اگرچه فکر می کنم در کنار درک حسی باید در نظر گرفته شود.

در اصل ، بادی یا تن واری را می توان اینگونه توصیف کرد که قهوه چقدر سبک و سنگین در دهان احساس می شود.

بادی یا تن واری یک قهوه معمولاً بر روی طیفی از نور، از سبک تا سنگین توصیف می شود، اگرچه جالب است بدانید که می توانید یک بادی یا تن واری سبک را با یک حس دهانی چسبنده یا یک بادی یا تن واری سنگین با حس دهانی شاداب تجربه کنید.

درک حسی بسیار دشوار است ، زیرا چنین پیچیدگی در طعم قهوه به یکباره اتفاق می افتد.

تمرکز بر روی برخی از جنبه های اصلی قهوه مانند بادی یا تن واری و حس دهانی می تواند یک راه عالی برای شروع بحث و ارزیابی قهوه باشد.

بادی یا تن واری و حس دهانی از درجه خاصی از عینیت برخوردار هستند و بنابراین می توانند دارای اشتراکاتی باشند.

آروماتیک ها بسیار پیچیده هستند و دقیقاً مشخص می کنند که آیا شما طعم پرتقال یا نارنگی را مزه می کنید یا کمتر ملموس است.

منبع: The Coffee Dictionary, Maxwell Colonna

Body

Body is one of the slightly more elusive terms in the tasting repertoire, though I think that it needs to be considered alongside mouthfeel.

In essence, body can be described as how big and heavy the coffee feels in your mouth.

The body of a coffee will usually be described on a spectrum of light to heavy, though it is interesting to consider that you could experience a light body with a sticky mouthfeel or a big body with a juicy mouthfeel.

Tasting can be pretty hard going at first, as there is such a complexity of flavours happening at once.

Focusing on some core aspects of the coffee, such as body and mouthfeel, can be a great way to begin discussing and assessing coffee. Body and mouthfeel have a certain degree of objectivity and so can be a little more shareable.

Aromatics are extremely complex and pinpointing exactly whether you are tasting orange or mandarin is less tangible

کافه اکسسوری را در اینستاگرام نیز دنبال کنید.

ماهیت و چیستی قهوه موج سوم

قهوه موج سوم

کافه اکسسوری – قهوه‌ موج سوم اصطلاحی است که این روزها برای دو نوع قهوه و نحوه‌ی مصرف آن‌ها به کار می‌رود. تفاوت، خیلی ساده بین قهوه‌های بر پایه اسپرسو و قهوه‌های دمی است.

اندیشه‌ی پشت قضیه هم این است که هدف از نوشیدن قهوه بیدار شدن و بیدار ماندن نیست؛ هدف لذت بردن از نوشیدنی‌ای است که برای تهیه‌اش – این‌که کدام دانه را از کجا بخریم و چطور تفتش بدهیم و چطور بگذاریم دم بکشد – وقت صرف می‌شود.

موج دوم که استارباکس شناخته‌ترین نامش است، بر اساس ویژگی‌های قهوه و کشور خاستگاه شناخته می‌شود؛ حال آن‌که در قهوه‌ی موج سوم، اسم مزرعه را می‌آورند تا نشان بدهند که قهوه را فله‌ای نمی‌خرند و در انتخابش بسیار دقت می‌کنند و تا می‌توانند از مخلوط کردن دانه‌ها خودداری می‌کنند تا محصول خالص باشد.

ضمن این‌که در موج سوم، تجارت مستقیم و بی‌واسطه اصل است: بسیاری از شرکت‌های موج سوم قهوه‌هایشان را مستقیم از مزرعه‌دار می‌خرند و نه دلال.

جایگاه قهوه موج سوم

برخلاف قهوه‌ی نوع نخست، قهوه‌ی موج سوم را تنها در قهوه‌خانه‌های مستقل یا فروشگاه‌های زنجیره‌ای کوچک شرکت‌های تفت و پخش قهوه می‌توان یافت.

در ایالات متحد سه شرکت عمده – در کنار بسیاری از شرکت‌های کوچک‌تر – در کار بو دادن و پخش قهوه‌ی موج سوم‌اند و هرکدام قهوه‌خانه‌های خود را هم دارند.

خیلی از قهوه‌خانه‌های موج سوم، میز عمومی هم دارند تا اگر دوست دارید با غریبه‌ها کنار هم بنشینید و گپ بزنید.

جز این، بسیاری از قهوه‌خانه‌های موج سوم از روش‌های زمان‌بَرتر دم کردن قهوه – مثل سیفون کردن – بهره می‌برند تا ویژگی‌های خاص دانه‌ای را که استفاده می‌کنند بیرون بکشند.
به‌هرحال، این روشی جدید است. مزه که بی‌شک بهتر است و اصلاً قابل‌مقایسه با روش های دم آوری اسپرسو و قهوه‌های دمی نیست.

هرچند هر فنجان قهوه‌تان حتماً گران‌تر از مثلاً استارباکس در خواهد آمد و قهوه‌خانه‌های موج سوم مثل باقی قهوه‌فروشی‌های زنجیره‌ای آن‌قدرها در دسترس نیستند؛ اما به‌هرحال، پول را به شرکت‌های غول زنجیره‌ای نمی‌دهید و عموماً پولتان به کسب‌وکارهای کوچک‌تر که مستقیماً با مزرعه‌دار معامله می‌کنند، می‌رسد.

کافه اکسسوری را در اینستاگرام نیز دنبال کنید.